جدول جو
جدول جو

معنی گهر پاشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

گهر پاشیدن(سَ فُ بُ دَ)
مخفف گوهر پاشیدن. گوهر نثار کردن. گوهر پخش کردن بر کسی یا بر چیزی
لغت نامه دهخدا
گهر پاشیدن
نثار کردن گوهر
تصویری از گهر پاشیدن
تصویر گهر پاشیدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ / رِ دَ)
کنایه از پاشیدن گلاب و عنبر باشد، و الا پاشیدن دیگر عطرها مرسوم نیست و در هندوستان عطر مالیدن شهرت دارد. (آنندراج). عطر پراکندن:
حسن خلقت نیست از بهر خدا چون شاهدان
بر خوداین عطر از برای دیگران پاشیده ای.
شفیع اثر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(سَ فَ تَ)
مخفف گوهر باریدن. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
(سَ رِ کَ تَ دَ)
مخفف گوهر کشیدن. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گوهر پاشیدن
تصویر گوهر پاشیدن
نثار کردن گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
پاشیدن گوهر نثار کردن جواهر، بخشیدن گوهر، سخاوت داشتن کرم کردن، ریختن قطرات (ابر) باریدن باران، اشک ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهر کشیدن
تصویر گهر کشیدن
حمل کردن گوهر، اشک فراهم کردن برای گریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهر پاشی
تصویر گهر پاشی
پاشیدن گوهر نثار کردن جواهر، بارندگی، فصاحت و بلاغت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بذر پاشیدن
تصویر بذر پاشیدن
تخم پاشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره